نشر نیماژ ناشر برگزیده دومین دوره جایزه داستان مازندران
ضمن قدردانی از زحمات تمامی ناشران
که سهم بسزایی در دست یافتن به فرهنگی جامع دارند شایسته می داند اعلام نماید:
بنا بر تصمیم و به هدف تشکری ویژه از عزیزانی که در این شرایط خاص اقتصادی بلند همتی شان را از فرهنگ و هنر دریغ نکرده اند به رسم سپاس نشان توکا بخش ناشران در دومین دوره جایزه داستان مازندران به نیماژ، ناشر برترین مجموعه داستان سال ۹۸تقدیم می گردد.
امید است با یاری همدیگر در بخش های معین هر کدام بتوانیم در این راه همیار یکدیگر باشیم.
با سپاس مجدد دبیرخانه دومین دوره جایزه
معرفی:
مختصری در مورد نیماژ بدانید: نیماژ؛ نشری که فعالیت خود را سال ۹۲ در زمینهی شعر بهصورت تخصصی آغاز کرده، جذابیت و امر چالشبرانگیز شعر در سطوح مختلف جامعه را دلیلی بر انتخاب این حوزه برای آغاز فعالیت خود میداند. اما در سال ۹۳ و ادامهی آن این نشر با نگاهی متفاوتتر از شروع فعالیت خود،به انتشار عناوینی در زمینهی ادبیات داستانی پرداخته، که در برگیرندهی آثار نویسندگان ایرانی و خارجیست در همین مسیر سرفصلهایی چون فلسفه و علوم اجتماعی را در سیاستهای نشر کتاب خود تعریف کرد. و بهتازگی بهصورت تخصصی در زمینههای نمایشنامه و فیلمنامه نیز ورود پیدا کرده است. که در فصلهای پیشرو باید رونمایی عناوین جدیدی را از این نشر شاهد باشیم. علیرضا اسدیجنتی مدیر مسئول انتشارات نیماژ معتقد است در سالهایی از دههی هشتاد، شعر و ادبیات چندان مورد استقبال عموم جامعه نبود، اما امروزه جوانان، بیشتر به مطالعه آثار ادبی ( شعر، داستان، رمان و… ) روی آوردهاند. وی نقش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی را در شدت گرفتن این موضوع بیتاثیر نمیداند. | |
از متن کتاب «زمستان شغال» سرگذشتهای پراکنده از وقایع غریب و آدمهایی است که در سیطرهی رئالیسم خشکِ جاری در جوامع شهری گیر افتاده و سرگرداناند. مردمانی که نمیدانند با سرو شهرشان چه کنند؛ با رجعت پدرانشان یا با فرشتهای که میانشان میگردد. در چاردیواریهایی گیر افتادهاند که هر روز میآیند و فضای زیستنشان را میخورند و تنگتر میکنند. برخی از آنها دریافتهاند شاید با رها کردن و پا دادن به شغال درندهی درونشان کارها بهتر پیش برود. ————————————————————————— «همهش از خدا میپرسم کِی قراره این زن رنگ آسودگی ببینه. کی تشخیص میده که دیگه بسه؟ چون پیمونهی بعضی انگار سررفتنی نیست؛ هرچی هم که زندگی چپ و راستشون کنه. عمری گره از کار مردم باز کردی، بیاونکه یکی ازشون بشناسی. حالا به درد من برس. به داد کسی که ظلمِت کرده اگه برسی هنره.» |